رانت نیلیها در دولت/ فرهاد نیلی چرا در آمریکا ماند؟
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۴۰۳۹۱۲۷
خبرگزاری تسنیم: اقامت فرهاد نیلی در آمریکا خبری بود که در هفته های اخیر در رسانهها مطرح شد آنهم درحالی که اسناد خرید خانه 2500 متری نماینده سابق ایران در بانک جهانی به ارزش 705 هزار دلار نیز منتشر شد.
فرهاد نیلی برادر مسعود نیلی مشاور ویژه روحانی است؛ نیلی ها جزو اقتصاددانان لیبرال و نولیبرال موسوم به «حلقه نیاوران» هستند که اتفاقاً نقش مهمی در سیاستگذاریهای اقتصادی کشور، دستکم از دوران ریاست جمهوری مرحوم اکبر هاشمی رفسنجانی داشتند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«فرهاد نیلی» برادر کوچکتر مسعود نیلی، یکی از چهرههای آکادمیک به شدت تاثیرگذار بر سیاستهای اقتصادی دولت است و مانند برادر عضو حلقه نیاوران است. این دو برادر به اقتصاد لیبرالی و تئوری «دست نامرئی» آدام اسمیت، برای همه بسیار دلداده هستند و خود این دو برادر در سخنرانیهای متعدد، سمینارها و مقالات و کتب خود برای ترویج اقتصاد لیبرالی تلاش بسیار کردهاند.
فرهاد نیلی سالهاست در سطوح بالای مدیریتی در بانک مرکزی فعالیت می کرده و بعد بعنوان نماینده ایران در بانک جهانی از سوی وزارت اقتصاد منصوب شد. از سال 94 فرهاد نیلی به بانک جهانی رفت ولی پایان دوره ی 4 ساله حضور نیلی کوچک در آمریکا با خبر سوال برانگیزی همراه شد.
اسناد منتشر شده نشان میدهد که فرهاد نیلی قصد اقامت طولانی مدت در خانه اش در آمریکا را دارد. برخی می گویند اگر فرهاد نیلی پول این خانه را نقدی پرداخت کرده است باید از او سوال کرد که این حجم دلار را چطور تهییه کرده و اگر با دریافت وام بانکی خانه را خریداری کرده پس حتماً دیگر قصد بازگشت به کشور را ندارد چراکه دوره اقامات در آمریکا باید بیشتر از دوره بازپرداخت وام باشد.
سایت مشرق همزمان با انتشار این خبر نوشت: در بررسی عملکرد نیلی در طول چهار سال گذشته، اطلاعاتی به دست آمده است که آقای دکتر فرهاد نیلی منزلی را در ایالت مریلند آمریکا، شهر مونتگُمری خریداری کردهاند. شهری که در زمره مکانهای ثروتمندنشین کشور آمریکا محسوب میشود. راستیآزمایی این موضوع، کار دشواری نیست. این منزل واقع در بخش چهارم و در منطقه 27 آن، در اواسط سال 2016 میلادی صورت گرفته است. از این رو باید به سایت دولتی دادههای املاک و مستغلات ایالت مریلند رفت.
طبق این اسناد، آقای فرهاد نیلی در سال 2016 این خانه را به مبلغ 705 هزار دلار خریداری کرده است. در صورت صحت این موضوع، کسانی که آمریکا دیدهاند اذعان میکنند که خرید خانه آن هم با این کیفیت، نشان دهنده تمایل صاحب آن به اقامت دایم در آمریکاست. در غیر اینصورت اقتصادی است که به اجاره خانه روی آورده شود. لذا به نظر میرسد آقای فرهاد نیلی تمایل دارد که در آمریکا اقامت طولانی مدت داشته باشد. البته هر فردی این حق را دارد که محل اقامت خود و خانواده خود را تعیین کند اما آیا این چنین فردی میتواند کشوری به عظمت جمهوری اسلامی ایران را در نهادهای بینالمللی نمایندگی کند؟
حال مناسب است که مسئولان وزارت اقتصاد و بانک مرکزی توضیح دهند که چرا کسی که تمایل اصلیاش ماندن و اقامت در آمریکاست، چهار سال به عنوان نماینده ایران در بانک جهانی بوده است؟ عملکرد ایشان در دفاع از منافع ملی و معیشت مردم چه بوده است؟
هرچند با گذشت دو هفته از انتشار خبر اقامت دائم فرهاد نیلی در آمریکا هنوز نه تنها واکنشی از بانک مرکزی و وزارت اقتصاد مطرح نشده است بلکه نزدیکان به حلقه ی نیاورانی ها که همواره داعیه وطن پرستی داشتند نیز اظهارنظری در این باره نداشته اند.
انتظار می رود افرادی که سالهاست در سطوح بالای کشور فعالیت کرده اند توضیحی درباره این انتصاب جنجالی آنهم با این پایان تلخ ارائه دهند.
به گزارش تسنیم، صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی دو نهادی هستند که پس از جنگ جهانی دوم با هدایت آمریکا تاسیس شدند و نقش مهمی در نظم جدید ایجاد شده به رهبری آمریکا دارند. طبیعی است که حضور فعال ایران در این دو نهاد برجسته برای دولتمردان مختلف ایرانی اهمیت ویژه داشته باشد.
اما در طول سالهای مختلف که جمهوری اسلامی ایران نمایندگانی در این نهادها داشته است، گزارشی از عملکرد و فعالیت نمایندگان ایران در این نهادها منتشر نشده است.
اخبار داغ همتی: منتظر اتفاقات مهم در حوزه مسکن باشید پنهانکاری درباره یک اتفاق تلخ در استقلال؟ آیا مغز هسته زردآلو به درمان سرطان کمک میکند؟ شاکی جدید پرسپولیس از راه رسید آمار ناامیدکننده بازیکنی که قرار است جانشین مسی و رونالدو باشدمنبع: فردا
کلیدواژه: آمریکا سکوت وزارت اقتصاد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۴۰۳۹۱۲۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چه کسانی دوست داشتند بابک زنجانی اعدام شود؟
به گزارش همشهری آنلاین، کیهان نوشت: تردید و تشکیک و تحریف درباره این پرونده، و تمرکز روی کاهش حکم وی از اعدام به بیست سال حبس بدون اشاره به اهمیت بازگشت اموال، رویکرد جدید رسانههای طیف مذکور به موفقیت قوه قضائیه در بازپسگیری اموال بیتالمال است.
در این باره روزنامه زنجیرهای اعتماد در یادداشتی نوشت: «این پرونده با وضعی که داشته و همچنان دارد در طول تاریخ و در ذهن عمومی جامعه هیچگاه بایگانی نخواهد شد. جامعه چطور باید تناسب سیر این پرونده با نقطه پایان خوش آن برای بابک زنجانی را بپذیرد؟ آیا کسی که صدها میلیون دلار از منابع عمومی را برای چند سال در وضعیت معطل و نامعلومی نگه داشته باید محکومیتی کم و بیش در حد برخی فعالان مدنی و روزنامهنگاران و کنشگران داشته باشد؟ بحث اصلی درباره این پرونده و پروندههای مشابه دو مورد است. یکی بحث شفافیت پرونده و دیگری قیاس آن با پروندههای دیگر از حیث عدالت قضایی. اینکه پولهای مورد بحث پس گرفته شده، جای تقدیر دارد اما این فقط کافی نیست.
اولا این پرونده در اوج عدم شفافیت و با حجم وسیعی از ابهامات و سؤالات بیپاسخ رسیدگی شد و به این نقطه رسید. نکته دوم خود فرآیند رسیدگی بود که کاملا غیرشفاف طی شد. مقامات قضایی در تمام این سالها مواردی مثل لو رفتن مبادی دور زدن تحریم و امثالهم را به عنوان دلیل رسیدگی غیرعلنی پرونده بابک زنجانی اعلام میکردند. الان بعد از یازده سال و با تغییرات گسترده در روشهای دور زدن تحریم آیا وقت آن نرسیده که این پرونده و مجموع اقدامات بابک زنجانی شفاف برای مردم توضیح داده شود؟ سؤال دیگر این است که اگر ما همچنان به همان روش داریم تحریم را دور میزنیم پس چه ضمانتی برای عدم تولید مجدد امثال بابک زنجانی هست؟
عدم شفافیت و ابهامات این پرونده طوری بود که در دولت آقای روحانی بارها صدای مقامات خود دولت را درآورد. بارها آقای زنگنه وزیر سابق نفت فریاد زد که افرادی در پی تبرئه کردن و نجات دادن بابک زنجانی هستند. سرنوشت فعلی پرونده با احتساب فرآیند غیرشفافی که همچنان ادامه دارد حتما مهر تاییدی بر سخنان امثال وزیر سابق نفت خواهد بود.
این مسئله وقتی بغرنجتر میشود که پروندههایی از این دست از حیث عدالت قضایی مورد داوری افکار عمومی قرار میگیرند. به این معنا که جامعه سرانجام آنها را با سرانجام پروندههای دیگری نظیر منتقدان سیاسی یا برخی کنشگران مدنی مقایسه میکند. مثلا چطور فعالان محیط زیست با اتهاماتی که هیچگاه شفاف نشد و در شرایطی که وزارت اطلاعات تاکید داشت آنها مجرم نیستند باید ۷ سال در زندان باشند و بابک زنجانی با آن همه منابع مالی عظیمی که معطل کرده بود ۱۲-۱۰ سال؟ چطور یک فرد به خاطر بستن خیابان و درگیری با یک فرد بسیجی ظرف ۷۵ روز محاکمه و اعدام میشود، اما برای امثال بابک زنجانی موضوع متفاوت است؟»
درباره این شبههافکنی باید گفت: اولا مدعیان اصلاحات و نشریات زنجیرهای همسو دوست داشتند زنجانی اعدام شود و پولها برنگردد تا بتوانند به فریب افکار عمومی و منفیبافی و سیاهنمایی ادامه دهند. اما حالا که قوه قضائیه و دستگاههای اطلاعاتی توانستهاند با تحت فشار گذاشتن فرد متخلف، اموال را به بیتالمال برگردانند، سیاستبازان شاکی شدهاند.
ثانیا قوه قضائیه درباره این پرونده دو راه بیشتر نداشت:
۱- زنجانی را اعدام کند، اما اموال بیتالمال به کشور برنگردد.
۲- اعدام وی را به شرط همکاری وی برای بازگرداندن اموال، به حبس ۲۰ ساله تبدیل کند. در نقطه مقابل، محافل سیاستباز دوست داشتند زنجانی اعدام شود و پولها برنگردد. در این زمینه قوه قضائیه گزارش داده است: «اردیبهشت۱۴۰۲ با ابلاغ رئیس قوه قضائیه، فرصتی با بازه زمانی مشخص به محکومعلیه داده شد تا تکلیف بازگرداندن بدهیها را مشخص کند. با تعامل دستگاه قضائی و سازمان اطلاعات سپاه، اموال بابک زنجانی با همکاری خودش در خارج شناسایی شده و مجموعهای از راهکارهای اطلاعاتی و حقوقی برای بازگرداندن اموال در دستور کار قرار گرفت. محمولهای معادل بدهیهای ارزی وی در بهمن ۱۴۰۲، طی چند مرحله وارد کشور شده و در اختیار بانک مرکزی قرار گرفت که ارزش آن با احتساب اموال مصادره شده قبلی، بیش از بدهیهای وی میباشد.»
ثالثا بابک زنجانی چنان که در گفتوگوی کاملا تبلیغاتی با نشریه کارگزارانی آسمان (به سردبیری محمد قوچانی) در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ (چهار ماه قبل از بازداشت وی) عنوان کرده، رشد خود را مدیون دوره سربازی خود در بانک مرکزی (دولت مرحوم هاشمی/ مدیریت مرحوم نوربخش بر بانک مرکزی) است به عنوان سرباز به بانک مرکزی رفت و منشی دفتر و راننده، آقای نوربخش شد و سپس در زمره ۴- ۵ نفری قرار گرفت که نوربخش انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار میداد تا در بازار پخش کنند. به گفته بابک زنجانی: «اولین روز ۱۷ میلیون دلار ارز در بازار توزیع کردم و اولین کارمزد من هم ۱۷ میلیون تومان بود] ۱۷میلیون تومان کارمزد در یک روز به نرخ سه دهه قبل!![ با آن پول هم یک دفتر در میرداماد (خیابانی که بانک مرکزی نیز همان جاست) خریدم. هر روز دلار میگرفتم و در بازار میفروختم.»
رابعا جریان غربگرا اصرار دارد کشور را در جنگ اقتصادی به جای دور زدن تحریمها، تسلیم غرب کند؛ چنانکه با برجام شروع کرد و مطابق دیکته غرب در تدارک برجام دو و سه برای واگذاری برنامه نظامی و اقتدار منطقهای- سپس واگذاری یا تعطیلی بخش عمدهای از توانمندیهای هستهای- بود. در این مسیر نهتنها تحریمها لغو نشد بلکه دو برابر هم شد و در اثر بیکفایتیهای هشت ساله دولت وقت، چند هزار کارخانه تعطیل شدند، معدل هشتساله رشد اقتصادی به صفر درصد نزدیک شد، فروش نفت به زیر سیصد هزار بشکه کاهش یافت و تورم به رکورد ۶۰ درصد رسید. در عین حال فسادهای بزرگی مانند فساد ۱۴ هزار میلیاردی صندوق ذخیره فرهنگیان و بانک سرمایه، نیشکر هفتتپه، ماشینسازی تبریز، هپکو اراک، آلومینیوم المهدی، پالایشگاه اراک، مفاسد حسین فریدون و رئیس خصوصیسازی و داماد و دختر دو وزیر صمت، رؤسای سایپا و ایران خودرو، حیف و میل دهها هزار میلیارد تومان تسهیلات ویژه بانکی و محرومیت تولیدکنندگان واقعی از حمایتهای بانکی دولت، واگذاری رانتی دهها میلیارد دلار از ذخائر ارزی به قیمت ۴۲۰۰ تومان، و.. در همان دولت رخ داد.
کد خبر 850260 منبع: کیهان برچسبها خبر ویژه بابک زنجانی فساد